- بد خطی
- بد خط بودن مقابل خوش خطی
معنی بد خطی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بد خلق بد خیم ذ زشت خوی تند خو مقابل خوش خوی نیک خوی
بد نویس کسی که خط وی بد و زشت باشد، نوشته ناخوانا مقابل خوش خط
بد گمانی
بد دل بودن مقابل نیکدلی
بد خلقی بد خیمی زشت خویی تند خویی مقابل خوش خویی نیک خویی
بد خوی کژ رفتار
بد اقبالی نگون بختی شور بختی ادبار مقابل خوشبختی سعادت
بداخم بودن ترشرویی بد خویی
بیخوف و بیم، بی قدر
کسی که زیاد دشنام دهد آنکه غالبا سخن زشت گوید بد زبان بد دهان
زشترویی مقابل خوشگلی
در انگلیسی دو کیشی (کیش کش خط فرهنگ پهلوی)
نوشته ناخوانا شده بر اثر کشیده شدن خطوطی بروی آن
نگون بختی، شوربختی
Meanness, Misery, Wretchedness
Inoffensive
подлость , бедность , убогость
безвредный
Gemeinheit, Elend
harmlos
підлість , убогість , жалюгідність
нешкідливий
podłość, nędza
nieszkodliwy
卑鄙 , 痛苦 , 悲惨
mesquinhez, miséria
inofensivo
meschinità, miseria
inoffensivo
inofensivo
mezquindad, miseria
mesquinerie, misère